سیاه قلم های مترسک دیوونه

تخلص ادبی " مترسک دیوونه"

تخلص ادبی " مترسک دیوونه"

سیاه قلم های مترسک دیوونه

یاران همراه :

مزرعه من سال هاست پا بر جاست
در چهار فصل سال

مترسک دیوونه در چهارمین روز از نخستین ماه چهارمین فصل سال زاده شد
نامش مجتبی گذاشتند
شعر که نه سیاه هایش را سال هاست اینجا مینگارد و دفتر پاره های دلش
مخاطبی غیر حقیقی دارد
به بزرگی و مهربانی تمام عشق ها
گاه خاتون و گاه بانوووو میخوانمش
او حریم امن مترسک دیوونه است
نباشد قلم مترسکی نیست .

مدتیست اسباب کشی کرده ایم از ( http://sotoudeh.blogfa.com ) به این سرا
در این سرا هستیم نامعلوم
و عشقمان
بی تاااااست
تا ندارد ....


قدومتان بر تیام مترسک

آخرین نظرات
پیوندها

۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «بداهه های تلخ» ثبت شده است

گاهی لخته های قهوه

در کف فنجان

با تو حرف میزند


دیروز به این مرد گفت

فردا خواهی مُرد

پس قهوه را یک جا سر بکش

بگذار 

تلخی کامت

اندکی شیرین شود با تلخی قهوه




م.ستوده | همین حالا 6 اردیجهنم 93 | بداهه های تلخ

مترسک دیوونه