یک !
از منِ مترسک برای بی رحم ترینِ این روزها...
یک ساله ترین اتفاقِ افتاده !
.
.
.
یک......همش یک!
یک خیابان
یک سیگار
یک قهوه
یک تلخی ، یک دیدار ، یک هم دم
یک فریاد ، یک شعر
یک تخت خواب پر از تنها ...!
یک من ، یک تو!
یک خاتون...
و یک ذهن نامرتب.......
یک انتظار
یک دلتنگی
یک نفهمی........
همش یک !
مـــــــثل......
یک شب !
یک شب ، یک دیوار ، یک قاب عکس ...
یک من، یک تو !
همش یک
همش یک
همش یک
همش یک.....!
مجتبی ستوده | 11 فرودین 92 | یک های یک مترسک