سیاه قلم های مترسک دیوونه

تخلص ادبی " مترسک دیوونه"

تخلص ادبی " مترسک دیوونه"

سیاه قلم های مترسک دیوونه

یاران همراه :

مزرعه من سال هاست پا بر جاست
در چهار فصل سال

مترسک دیوونه در چهارمین روز از نخستین ماه چهارمین فصل سال زاده شد
نامش مجتبی گذاشتند
شعر که نه سیاه هایش را سال هاست اینجا مینگارد و دفتر پاره های دلش
مخاطبی غیر حقیقی دارد
به بزرگی و مهربانی تمام عشق ها
گاه خاتون و گاه بانوووو میخوانمش
او حریم امن مترسک دیوونه است
نباشد قلم مترسکی نیست .

مدتیست اسباب کشی کرده ایم از ( http://sotoudeh.blogfa.com ) به این سرا
در این سرا هستیم نامعلوم
و عشقمان
بی تاااااست
تا ندارد ....


قدومتان بر تیام مترسک

آخرین نظرات
پیوندها

بیا که روز بروزد! بیا که شب بشبد!

بیا که عشق و جنون، طرزِ تازه می‌طلبد


بیا صدام گرفته، دلم گرفته، هوا_

گرفته، درد گرفته، نفس گرفته، بیا


بیا، بیا، نود و هشت درصدم بغض است

که نیستی و خیابان قدم قدم بغض است

شبیهِ مرثیه‌ام، هر چه رج زدم بغض است

محرمم، صفرم، رفت و آمدم بغض است


دو روز پیش تو را زُل زدم، نبودی که

و بعد گریه شدم، گریه، در سرودی که_


نتی نداشت، صدایی نداشت، اصلاً هیچ

که نیستی و نمانده‌ست ردی از من هیچ


تو گم شدی! همه‌ی خاطراتِ من شاهد

سطورِ درهمِ مرگ و حیاتِ من شاهد



تو گم شدی، که گمم کردی و گمم کردند

میانِ این همه تقویم‌های بی‌لبخند


سکوت کردی و من نا امید از کلمات

چراغ دست گرفتم، به جست و جوی صدات.

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی